تواضع و فروتنى

ضد صفت کبر، تواضع است.و آن عبارت است از: شکسته نفسى، که‏نگذارد آدمى خود را بالاتر از دیگرى بیند.و لازمه آن، کردار و گفتار چندى است که‏دلالت‏بر تعظیم دیگران، و اکرام ایشان مى‏کند.و مداومت‏بر آنها اقوى معالجه است ازبراى مرض کبر.و این از شرایف صفات، و کرایم ملکات است.و اخبار در فضیلت آن‏بى‏نهایت است: حضرت پیغمبر - صلى الله علیه و آله - فرمودند که: هیچ کس تواضع نکرد مگر اینکه خدا او را بلند گردانید .  

ز خاک آفریدت خداوند پاک                     پس اى بنده افتادگى کن چو خاک

تواضع سر رفعت افرازدت                     تکبر به خاک اندر اندازدت

بعزت هر آنکو فروتر نشست               به خوارى نیفتد زبالا به پست

بگردن فتد سرکش و تند خوى            بلندیت‏باید بلندى مجوى

روایت  است که:  خداوند یگانه به موسى - علیه السلام - وحى کرد که: من قبول مى‏کنم نماز کسى را که از براى عظمت من تواضع کند.و بر مخلوقات من تکبر نکند.ودر دل خود خوف مرا جاى دهد.و روز را به ذکر من به پایان رساند.و به جهت من خود را از خواهشهاى نفس باز دارد.   روزى حضرت رسول - صلى الله علیه و آله - به اصحاب خود فرمودند که:  چرا من‏حلاوت عبادت را در شما نمى‏بینم؟ عرض کردند که: چه چیز است‏حلاوت عبادت؟ فرمود که: تواضع‏ .  و از آن حضرت مروى است که: چهار چیز است که خدا کرامت نمى‏کند مگر به‏کسى که خدا او را دوست داشته باشد:  یکى صمت و خاموشى، و آن اول عبادت است. دوم توکل بر خدا    سیم تواضع.  چهارم زهد در دنیا. و نیز از آن جناب مروى است که:  هر که فروتنى کند از براى خدا، خدا او رابر مى‏دارد.و هر که تکبر کند خدا او را مى‏افکند.و هر که قناعت کند خدا او را روزى‏مى‏دهد.و هر که اسراف کند خدا او را محروم مى‏گرداند.و هر که بسیار یاد مرگ کندخدا او را دوست مى‏دارد.و هر که بسیار یاد خدا کند خدا او را در بهشت در سایه خودجاى دهد. حضرت عیسى - علیه السلام - فرموده است که:  خوشا به حال تواضع کنندگان دردنیا، که ایشان در روز قیامت‏بر منبرها خواهند بود. خداى - تعالى - به داود - علیه السلام - وحى فرمود که: همچنان که نزدیکترین مردم‏به خدا متواضعان‏اند، همچنین دورترین مردم از خدا متکبران‏اند. مروى است که: «سلیمان پیغمبر - علیه السلام - هر صبح بر بزرگان و اغنیاء و اشراف مى‏گذشت تا مى‏آمد، به نزد مساکین، پس با ایشان مى‏نشست و مى‏گفت: مسکینى هستم‏با مساکین نشسته. و مروى است که: «پدر و پسرى از مؤمنین بر حضرت امیر المؤمنین - علیه السلام - وارد شدند حضرت برخاست و ایشان را اکرام نمود و بر صدر مجلس نشانید و خود دربرابر آنها نشست و فرمود که: طعامى آوردند و خوردند سپس قنبر آفتابه و طشتى‏آورد تا دست ایشان را بشوید، حضرت از جاى برجست و آفتابه را گرفت که دست آن‏مرد را بشوید آن مرد خود را بر خاک مالید و عرض کرد که: یا امیر المؤمنین چگونه‏راضى شوم که خدا ما را بیند و تو آب به دست من بریزى؟ حضرت فرمود: بنشین ودست‏خود را بشوى خدا تو را و برادرى از شما را مى‏بیند که هیچ فرقى ندارید وبرادرتان مى‏خواهد به جهت‏خدمت تو در بهشت ده برابر همه اهل دنیا به او کرامت‏شود.پس آن مرد نشست پس حضرت فرمود که: قسم مى‏دهم تو را به حق عظیمى که‏من بر تو دارم که مطمئن دست‏خود را بشوى همچنان که اگر قنبر آب به دست تومى‏ریخت.پس حضرت دست او را شست. از حضرت امام جعفر صادق - علیه السلام - مروى است که: تواضع، اصل هر شرف وبزرگى نفیس، و مرتبه بلندى است.و اگر تواضع را زبانى بود که مردم مى‏فهمیدند، ازحقایق عاقبتهاى پنهان خبر مى‏داد.و تواضع آن است که: از براى خدا و در راه خداباشد و ماسواى این مکر است.و هر که از براى خدا تواضع و فروتنى کند خدا او راشرف و بزرگى مى‏دهد بر بسیارى از بندگانش.و از براى اهل تواضع، سیمائى است که‏ملائکه آسمانها و دانایان اهل زمین ایشان را مى‏شناسند.و از براى خدا هیچ عبادتى‏نیست که آن را بپسندد و قبول کند مگر اینکه در آن تواضع است.و نمى‏شناسد آنچه‏در حقیقت تواضع است مگر بندگان مقربى که به حدانیت‏خدا رسیده‏اند.  خداى - تعالى - مى‏فرماید که: بندگان خدا کسانى‏اند که در روى زمین با تواضع راه‏مى‏روند.و خداوند - عز و جل - بهترین خلق خود را به تواضع امر فرمود و گفت:  و اخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین.  و تواضع مزرعه خشوع و خضوع وخشیت و حیاست.و شرف تام حقیقى سالم نمى‏ماند مگر از براى کسى که متواضع باشددر نزد خدا.  و حضرت امام حسن عسکرى - علیه السلام - فرمود که: «هر که تواضع کند در دنیا ازبراى برادر مؤمن خود پس او در نزد خدا از جمله صدیقان است.و حقا که او از شیعیان‏على بن ابى طالب است.  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد