مأموریّت بادها در روی کره زمین

چرا خداوند این قدر به بادها قسم خورده است؟ آیا بادها در این حدّ از اهمیّت هستند که خداوند بطور مکرّر به آن سوگند یاد کند؟ براى روشن شدن پاسخ این سؤال، باید به مأموریّت بادها از سوى خداوند متعال اشاره کرده، سپس اندکى پیرامون عظمت کار آنها بحث کنیم; بادها در راستاى خدمت به انسان که خلیفة الله است، پنج مأموریّت مهم به شرح زیر دارند:

1- آبیارى کره زمین

آبیارى تمام زمینهاى خشک و نیازمند به آب بر عهده بادهاست. بادها ابرها را حرکت داده، و در موقع لزوم آنها را به هم پیوند مى دهند تا باران نازل شود. اگر باد نباشد، آبهاى تبخیر شده بر فراز دریاها، تشکیل ابر داده، و بارانهاى حاصل از آن دوباره به دریاها ریخته، و یک قطره از آن به زمینهاى خشک نمى رسد. و در نتیجه تمام خشکیهاى کره زمین تبدیل به کویرى سوزان و بیابانى بى آب و علف مى گردد، زیرا منبع چشمه ها، نهرها، رودخانه ها و چاههاى عمیق و نیمه عمیق باران است، و اگر مدّتى باران نبارد تمام اینها خشک مى شود. بنابراین، یکى از وظایف مهم و سرنوشت ساز بادها، آبیارى کره زمین است.

 2-  بارور کردن گیاهان

یکى دیگر از مأموریّتهاى بادها، بارور کردن گیاهان است. مى دانیم گیاهان و درختان در عالم خود بخش هاى نرو ماده دارند. در بسیارى از گیاهان و برخى از درختان عضو نر گردهایى تولید مى کند، که نطفه گیاه محسوب مى شود، و باید از قسمت نر به عضو ماده گیاه منتقل گردد، یا از گیاه و درخت نر به گیاه و درخت ماده منتقل شود. موجودات مختلفى وظیفه انتقال را بر عهده دارند، که مهمترین آنها باد است. بنابراین، اگر یک سال در منطقه اى باد نوزد بسیارى از درختان و گیاهان میوه نخواهند داد. پر بودن سبدهاى میوه شما حاکى از آن است که بادها مأموریّت خویش را بخوبى به انجام رسانیده اند. برخى از مفسّرین معتقدند آیه شریفه «(وَأَرْسَلْنَا الرِّیَاحَ لَوَاقِحَ); ما بادها را براى بارور ساختن فرستادیم» اشاره به همین مطلب دارد.

3-  تعدیل هوا

هوا در مناطق گرمسیر داغ، و در مناطق قطبى سرد است. بادها، گرماى مناطق استوایى را به سمت مناطق قطبى هدایت، و سرماى طاقت فرساى آن را تخفیف داده، و سرماى مناطق قطبى را به سمت مناطق استوایى آورده، و گرماى سوزان این مناطق را کاهش داده، و بدین شکل درجه هواى مناطق سردسیر و گرمسیر را تعدیل مى کنند. به عبارت دیگر، کره زمین شاهد دو جریان باد بر سطح خویش مى باشد، نخست بادهاى غیر منظّم، که از نظر زمانِ شروع و پایان یا مسیر وزیدن نظم خاصّى ندارد. دیگر بادهاى منظّم است. که به عنوان نمونه به دو مورد از آن اشاره مى کنیم:

الف) بادهایى که از شمال و جنوب کره زمین به سمت مناطق استوایى مىوزد.

ب) بادهایى که از مناطق استوایى به سمت قطب شمال و جنوب مىوزد، که این دو سلسله بادهاى منظّم مأمور تعدیل هواى کره زمین هستند.

ضمناً هر گاه بر اثر تابش آفتاب به نقطه اى از هوا، هواى آن قسمت از هم باز شود، به هواى اطراف خود فشار مى آورد و بدین وسیله باد تولید مى شود.

4-  جابجایى هوا

از دیگر وظایف بادها، جابجایى هواست. هواى شهرها، مخصوصاً شهرهاى بزرگ، به علل مختلف آلوده است. اگر نسیمى نوزد، و این هواى آلوده را به خارج شهر منتقل نسازد، و هواى پاک و تمیزى جایگزین آن نسازد، مردم خفه مى شوند. نقل مى کنند که بخاطر همین حادثه برخى از شهروندان یک شهر اروپایى جان باختند. بدین جهت هنگامى که در شهرهاى بزرگ نسیم کافى نمىوزد از پیرمردان، کودکان، بیماران، مخصوصاً کسانى که بیمارى ریوى دارند، مى خواهند که به مراکز شلوغ و پر رفت و آمد شهر رفت و آمد نکنند، یا از ماسکهاى مخصوص استفاده نمایند.

5-  تولید امواج در دریاها

در مباحث گذشته که پیرامون جزر و مدّ دریاها بحث شد، گفتیم که اگر امواج دریاها نبود، و آب دریاها راکد مى شد، تمام موجودات دریا مى مردند. هنگامى که باد و طوفان بر سطح دریاها مى زود امواج ایجاد مى شود، واین امواج اکسیژن را با آب مخلوط نموده و حیات را به دریا باز مى گرداند. خلاصه اینکه بادها منابع زندگى انسانها را تأمین مى کنند. آب، گیاهان، درختان، هواى مطبوع و دلخواه، زندگى دریاها، همه و همه مرهون حُسن انجام وظیفه بادهاست. هر چیز در این عالم مشاهده مى کنیم ساده و بى حکمت نیست، بلکه هر چه هست دقیق و حکیمانه است. عالم هستى بسان کتابى است که یک نقطه بى حساب در آن نیست. ساده آنها هستند که آفرینش جهان را ساده پنداشته اند. بنابراین به هر پدیده اى از جهان هستى برخورد مى کنیم باید پیرامون آن اندیشه و تفکّر کنیم، تا سطح معرفت ما بالا رود.

نصایح پیامبر به قیس عاصم

نصایح پیامبر  به قیس عاصم

قیس بن عاصم که از اصحاب رسول خدا صلى اللّه علیه و آله است نقل کرده که روزى با گروهى از بنى تمیم  خدمت پیغمبر اکرم صلى اللّه علیه و آله شرفیاب شدم ، گفتم : یا رسول اللّه ! ما در صحرا زندگى مى کنیم و از حضور شما کمتر بهره مند مى گردیم ما را موعظه فرمایید. رسول اکرم نصایح سودمندى فرمود، و از آن جمله چنین فرمود:براى تو به ناچار همنشینى خواهد بود که هرگز از تو جدا نمى گردد؛ با تو دفن مى گردد در حالى که تو مرده اى و او زنده است . همنشین تو اگر شریف باشد تو را به دامان حوادث مى سپارد. آنگاه آن همنشین با تو محشور مى گردد و در رستاخیز با تو برانگیخته مى شود و تو مسؤ ول آن خواهى بود. پس دقت کن که همنشینى که انتخاب مى کنى نیک باشد؛ زیرا اگر او نیک باشد مایه انس تو خواهد بود و در غیر این صورت موجب وحشت تو مى گردد. آن همنشن ، کردار تو است .قیس بن عاصم عرض کرد که اندرزهاى شما به صورت اشعارى درآورده شود تا آن را حفظ و ذخیره کنم ، موجب افتخار ما باشد. رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله دستور فرمود کسى به دنبال حسان بن ثابت برود؛ ولى قبل از اینکه حسان بیاید قیس خودش که از سخنان رسول اکرم به هیجان آمده بود، نصایح رسول خدا را به صورت شعر درآورد و به حضرت عرضه داشت . اشعار این است :

تخیَّر خلیطا من فعالک اِنَّما

قرینُ اْلفتى فتى القبرِ ما کان یفعل

و لابدُّ بعد الموتِ من انْ تُعِدَّه

لیومٍ ینادى المرءُ فیهِ فَیقبلُ

فاِن کنتَ مشغولاً بشى ءٍ فلا تکن

بغیر الَّذى یرضى به اللّهُ تَشغُل

فل یصحب الانسان من بعد موتهِ

و من قبله الاّ الّذى کان یفعلُ

الا اِنَّما الانسانُ ضیفٌ لاَهلِهِ

یُقیمُ قلیلا فیهم ثُمَّ یرحَلُ

از کردار خویشین ، دوست براى خود برگزین که رفیق آدمى در گور (برزخ ) همان اعمال  او مى باشد.به ناچار باید همنشین خود را براى روز رستاخیز انتخاب کنى و آماده سازى .پس اگر به چیزى سرگرم مى شوى مراقب باشد که جز به آنچه خدا مى پسندد نباشد.زیرا آدمى پس از مرگ جز با کردار خویش قرین نمى گردد.همانا آدمى در خانواده خود مهمانى بیش نیست که اندکى در میان ایشان درنگ و سپس کوچ مى کند.

برای رسیدن به تکامل به چه چیزهایی نیاز داریم؟


‏استاد مطهرى (ره) مى گوید: از نظر قرآن انسان موجودى است برگزیده از طرف خداوند،‌ خلیفه و جانشین او در زمین،‌ نیمه ملکوتى و نیمه مادی، داراى فطرتى خود آشنا، آزاد مستقل امانتدارِ خدا و مسئول خویشتن و جهان، مسلط بر طبیعت و زمین و آسمان، وجودش از ضعف و ناتوانى آغاز مى شود و به سوى قوّت و کمال سیر مى کند وبالا مى رود اما جز در بارگاه الهى و جز با یاد او آرام نمى گیرد. ظرفیت علمى و عملى اش نامحدود است. از دیدگاه اسلام ارزش انسان به آن است که به هدف خلقت که قرب الهى است نائل گردد و این کمال انسان است و منظور از کمال، کمال روحى و نفسانى است چون روح اصل و مبناى هویت و شخصیت آدمى است. از نظر قرآن انسانى سعادت مند است که به این هدف دست یابد. سعادت در گرو کسب لذّت یا قدرت بیشتر و مانند این ها نیست. سعادت تنها در پیوند با خدا حاصل مى شود که در قرآن از آن به عبادت تعبیر شده است: «و ما خلقتُ الجن و الانس الا لیعبدون؛ جن و انس را نیافریدم جز آن که مرا بپرستند براى رسیدن به کمال نهایی،‌ ابزارهایى لازم است که عبارتند از: 1- معرفت خدا: کلید نیل به هدف نهایى معرفة الله است. بدون شناخت خداوند، تقرب به او امکان پذیر نیست و از این رو امام علی(ع) مى فرماید: اوّل الدّین معرفته؛ معرفت خدا سرآغاز تدین است 2- تقوا: براى دستیابى به مقام شکر و نیل به اجر عظیم و احاطه بر مسائل با روشن بینى خاص و کسب موفقیت، قرآن مجید تقوا را مطرح کرده که همة این موضوعات در قرب به پروردگار مؤثر است
3- عبادت: در حدیث قدسى آمده است: « هیچ بنده اى به عبادتى بهتر از واجبات به من نزدیک نشده است و او به وسیلة نوافل به من تقرب مى جوید تا جایى که او را دوست بدارم،‌ آنگاه گوش شنوا و دیدة بینا و دست تواناى او خواهم بود. اگر مرا بخواند پاسخش مى دهم و چنانچه چیزى از من بخواهد ارزانى اش مى دارم 4- ترک گناه: بزرگ ترین مانع رسیدن به کمالات،‌ گناه و هواى نفس است به طورى که امام صادق(ع) مى فرماید: «بین بنده و خدا هیچ پرده اى تاریک تر و ترسناک تر از نفس و هوى نیست و براى از بین بردن این دو وسیله اى مانند احتیاج به خدا و خشوع براى خدا و گرسنگى در روز و بیدارى در شب نیست حذر از پیروى نفس که در راه خدا مردم افکن تر از این غول بیابانى نیست امام صادق(ع) مى فرماید: از هواى نفس بپرهیزید همان طورى که از دشمنانتان مى پرهیزید. هیچ چیز دشمن تر براى مردان از پیروى هواهایشان و نتیجة زبان هایشان نیست بر این اساس،‌ دست یابى به کمال، ریاضت و مجاهده با نفس مى خواهد. بزرگان دین برای سیر و سلوک مواردی را پیشنهاد کرده اند که مهم ترین آن ها عبارتند از: خودشناسی، آگاهی، تذکر، تفکر، تولی و تبری، علم به احکام، انتخاب رفیق صالح، پرهیز از گناه، توبه انجام واجبات انجام مستحبات و ترک مکروهات محاسبه و مراقبه، اخلاص، مجاهدت با نفس، نظم، غنیمت شمردن فرصت ها، خدمت به بندگان خدا، توکّل بر خدا، خوشرفتاری با مردم، زهد و قناعت در اسلام به پاره ای از عبادات و مستحبات بیشتر تأکید شده مانند قرائت قرآن، تهجد و شب زنده داری، انجام نوافل روزانه، راز و نیاز در دل شب، التزام به اوّل وقت در خواندن نمازهای واجب، همواره با وضو بودن، رعایت آداب و سنّت ها در عبادات، تعقیبات نماز، شرکت در نماز جمعه و جماعات، طولانی کردن قنوت و سجده های نماز، سه روز روزه در هر ماه، زیارت اولیا، توسل به امامان، صلة رحم، ذکر خدا و صلوات بر محمد و آل محمد. در احادیث آمده است: خواندن چهار آیه از آخر سوره حشر که از آیه لو انزلنا هذا القرآن شروع شده و تا آخر سوره به پایان می رسد، هر روز صبح بسیار خوب است. بهتر است در سجده شکر خوانده شود. تداوم این عمل بسیار مجرب و مفید است. صد بار لا اله الا الله و هفتاد بار استغفار پس از نماز صبح بسیار مجرّب است در پایان یاد آور می شویم که برای شروع در مراتب بالاتر کمال، ابتدا سعی نماید در مراتب اولیه، راسخ تر شده و ثبات قدم بیابد و سپس برنامه معنوی زندگی خود را به تدریج آغاز کنید، ابتدا با برنامه های سبک تر و پائین تر و بعد از آن که راسخ شدید و ثبات قدم یافتید به مراتب بالاتر بپردازید و سعی نمایید خود را خسته ننماید. در روایات نیز آمده، گاهی قلب انسان رو می کند و گاهی پشت، اگر قلب رو کرد و آماده است، خود را در راه نوافل قرار داده و اگر پشت کرده و آماده نیست، به واجبات اکتفا کنید