وضو: طهارت ظاهر است با آب که حیات بدنهاست وبا علم ونیّت خالص که حیاتِ ارواح انسانی است از شرک وکل ماسوی که دَنَس است (این طهارت باطن است). ودودست را با نیّت خالص للّه شستن که دست شستنت از سر دنیا باشد، به خصوص از حول وقوای خودت. فالیُسری: لا حولَ علی المَعاصی، والیُمنی: لا قوّةَ علی الطاعات، إلاّ باللّهِ. دست چپ: یعنی خدایا توحایل شو بین من ومعاصی و دست راست، یعنی خدایا تونیروی طاعت دِه که من نتوانم وخدایا این دستهای قبض وبُخْلم را به کرامت وایثارت گشاده گردان. امّا مضمضه: سه کف آب در دهان بچرخان، برای تطهیر ظاهر دهان وزبان از آلودگیهای ظاهری وباطنی تا از شرک وکفر واز کلّ رذایل اخلاقی، تا به درجه «ما یَنْطِقُ عَنِ الهَوی»، طهارت یابد وبه فرمایش حکیم متأله سبزواری تا حلاوت ذکر را بچشد. استنشاق: با چرخاندن سه کف آب در بینی فضولات بینی را خارج کند وبگوید: خدایا، باد غرور وکبر را از دماغم خارج کن تا با بندگی خالصت مستعدّ استشمام نفحات قرب گردیم واز مائده خواجه لولاک بهرهور شویم که، إِنّی أَشُمّ رائحَةَ الجَنة (أو) لاَءجدُ نَفَس الرحمنَ مِنْ قِبَلِ الیَمَن2 وبهشت حضرت، جَنَّةُ اللقاء است واویس، بوی خدا میداد. معنای وضو وصورت را که غبار گناه دارد با آب حیا بشوی (با نیّت وضوبه قصد قربت). وچنان با شرم متوجّه خدا باش که مبادا تو را در حال گناه ویا متوجه غیر خود ویا غافل از خود ببیند (در طول از رستنگاه مو، در پیشانی تا چانه وبه عرض شَست وانگشت بزرگ دست از بالا به پایین) وبگو: اللهم بَیِّضْ وَجْهی یَومَ تَبیضُّ فیه الوُجُوه ولا تُسَوِّد وجهی یَوْمَ تَسْودّ فیه الوُجُوه، سپس دست راست را از آرنج تا سر انگشتان بشوی وبگو: اللهم أَعطِنی کِتابیبِیَمینی وبعد دست چپ را مثل راست بشوی وبگو: ولا تُعْطِنی کتابی بشمالی؛ خدایا کتاب اعمالم را به دست چپم مده تا دو دست از کل اسباب دنیا وکل ماسوی بشویی وهمه تطهیر در حضور حق وبرای کسب لیاقت حضور اوست واجازه ورود به معراج، وبعد مسح سر میکنی به آب وضوی در دستت (یک چهارم جلوی سر) را تا با این تذلّل وبندگی، غرور وتفرعن را از سر به درکنی ومیگویی: اللّهُمّ غَشِّنی بِرَحْمَتِک وبرکاتک وأَظِلَّنی تَحتَ عَرْشِک یَومَ لاظلَّ إِلاّ ظِلُّک؛ یعنی خدایا رحمت واسعه وبرکات بیپایانت را بر سرم مستدام بدار ودر قیامت که سایه وآرامشگاهی جز سایه تونیست، مرا زیر سایه عرشت مأوا دِه. وبه هر حال، طهارت دوقسم است: طهارت ظاهر وطهارت باطن: 1 ـ طهارت ظاهر: از امور حسّی است، مثل خبائثی که طبع، پلیدش میداند. طهارت عضوی، یعنی پاکی از نجاسات شرعی. وطهارت از احداث که شرط صحت عبادت است: وضو، غسل، تیمم، واین طهارت ظاهر، با آب است که حیات بدنهاست. 2 ـ وطهارت باطن به معرفة اللّه است که حیات ارواح انسانی است. آن گاه دودستت را در آب فرومیبری با گفتن ذکر لا حول ولا قوة الا باللّه. قال اللّه تعالی: «تلک الدارُ الاخرةِ نَجْعلُها لِلَّذینَ لا یُریدون عُلُوّا فی الاَرضِ ولا فسادا والعاقبةُ لِلمتقین». این عالم قدس وخلود وتجرّد را به آنانی ارزانی داشتیم که از اندیشه خودبینی، شهوت، فساد ونفس امّاره که از عالم سفلی است گذشتند وهمواره بنده وفروتن زیستند، نه سرکش ومتفرعن (و سرانجام نیک، از آن پرهیزکاران است) که از دنیا پهلو تهی کرده وبه دارالخلود برگشتند وسرانجام، مسح پای راست وبعد مسح پای چپ (از سر انگشتها تا برآمدگی روی پا) تا با این طهارت از راه خطا باز گردند وجز به صراط مستقیم قدم ننهند، تا همواره راهی مجالس ذکر باشند در جهاد اصغر واکبر، ثابت قدم باشند آن هم متواضعانه، چون تواز بندگان رحمانی وباید همه جا وبرای همه حامل رحمت باشی، وهنگام مسح پا گویای این ذکر باشی: اللهمَّ ثَبِّت قَدَمی علی الصِراط؛ خدایا مرا بر راه راست، ثابت قدم بدار. |