فضیلت و آثار دعا از دیدگاه قرآن

1-   خداوند - جلّ جلاله - مى فرماید:قُلْ: ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبّى ، لَوْلا دُعآؤُکُمْ. فَقَدْ کَذَّبْتُمْ، فَسَوْفَ یَکُونُ لِزاماً. بگو: اگر دعایتان نبود، پروردگارتان چه اعتنایى به شما داشت ، زیرا مسلّماً شما تکذیب نمودید، و لذا تکذیبتان همواره ملازم شما خواهد بود.خداوند در این آیه شریفه براى مخاطبَین آن هیچ جایگاه و مقامى در صورتى که دعا نداشته باشد، قرار نداده ؛ بنابراین ، از این کلام فهمیده مى شود که جایگاه و منزلت انسان در نزد خداوند - جلّ جلاله - به اندازه دعا، و ارزش او به قدر اهتمام به مناجات و خواندن اوست .شاید کسى اشکال کند بگوید: مراد از دعا در این آیه ، عبادت و پرستش خداوند است ؛ ولى این درست نیست ، بلکه حقّ همانى است که راویان مورد اعتماد از امامان و سروران ما علیهم السلام  روایت کرده اند که مقصود از دعا در این آیه ، بدون کم و کاست همان دعایى است که در عرف شرع فهمیده مى شود.2-  خداوند - جلّ جلاله - مى فرماید:فَلَوْلا إِذْ جآءَهُمْ بَاءْسُنا، تَضَرَّعُوا، وَلکِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ. پس اى کاش هنگامى که سختى و ناگواریى از سوى ما به آنان مى رسید، تضرّع و زارى مى نمودند، لیکن دلهایشان قساوت پیدا نموده و سنگدل گردیده بودند. خداوند - جلّ جلاله - در این آیه شریفه هشدار مى دهد که اگر کافران تضرّع و زارى مى نمودند، خداوند سختى و ناگوارى و خشم و عذاب و عقاب خویش را از آنان برمى داشت ، و ناراحتیهاى آنان را برطرف مى نمود. ملاحظه مى شود که خداوند نفرمود: اى کاش وقتى سختى و ناگوارى از ناحیه ما به سوى آنان مى آمد، نماز مى خواندند، یا روزه مى گرفتند، یا حجّ بجا مى آوردند، یا قرآن قرائت مى نمودند، و این خود به صراحت مطلب را براى اهل فهم از برجستگان روشن مى نماید.3-  باز از جمله آیات ، وعده پاکیزه خداوند - جلّ جلاله - است به اینکه : دعا، کلید رسیدن به آمال و آرزوهاست . آنجا که مى فرماید: َ إِذا سَاءَلَکَ عِبادى عَنّى ، فَإِنّى قَریبٌ، اءُجیبُ دَعْوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ. و هرگاه که بندگانم درباره من بپرسند، بگو: که من نزدیکم ، و دعاى هر دعا کننده را هنگامى که مرا بخواند، اجابت مى کنم .4-  و نیز در این باره است فرمایش دیگر خداوند - جلَّ جلاله - که مى فرماید: اءُدْعُونى اءَسْتَجِبْ لَکُمْ، إِنَّ الَّذینَ یَسْتَکْبِرُوُنَ عَنْ عِبادَتى ، سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرینَ.  مرا بخوانید تا دعایتان را براى شما اجابت کنم ، براستى کسانى که از پرستش و عبادت من گردنکشى مى کنند، با حالت خوارى و ذلّت وارد جهنّم خواهند شد.خداوند - جلّ جلاله - با این آیه شریفه توجّه مى دهد که ترک کردن دعا، استکبار و گردنکشى از پرستش و عبادت او، و نیز سبب داخل شدن در آتش جهنّم و عذاب خوار کننده آن است .از امام صادق ع  روایت شده که مراد از عبادتى که انسان از آن گردنکشى مى نماید در این آیه ، همان دعا است ، و اینکه هرکس با وجود این دستور آن را ترک کند، از مستکبران و گردنکشان خواهد بود.
5-  تنها بخشى از آیاتى که ذکر شد، براى عارفان کفایت مى کند،
و اگر نبود در فضیلت دعا، جز فرمایش خداوند - جلّ جلاله - به سرور پیامبران - صلوات اللّه علیه و آله - آنجا که مى فرماید: واصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بالْغَداوَةِ وَالْعَشِىِّ، یُریدُونَ وَجْهَهُ، وَلاتَعْدُ عَیْناکَ عنَْهُمْ.  و خویشتن را با کسانى که صبح و شام پروردگارشان را مى خوانند، در حالى که تنها خشنودى او را اراده نموده اند، به صبر و شکیبایى وادار کن ، و مبادا چشمانت را از آنان بردارى . کفایت مى کرد، و این امر بزرگى است ؛ زیرا این خطاب در مقام ستایش و مدح کسانى که صبح و شام به درگاه پروردگار دعا مى کنند، صادر شده و خداوند - جلّ جلاله - به خاطر دعاى آنان در صبح و شام به رسولش ‍ ص  امر فرموده که پیوسته ملازم آنان بوده ، و چشمان شریفش را از مصاحبت و همنشینى با ایشان برندارد.

شرایط نمازى که انسان را از کردار و گفتار زشت بازمى دارد

کراجکى در کتاب کنزالفوائد ذکر کرده که در حدیث آمده که : ابوجعفر منصور خلیفه عبّاسى  در روز جمعه اى در حالى که بر دست حضرت صادق جعفر بن محمّد ع  تکیه زده بود، بیرون آمد. مردى - که رزام آزاد شده خالد یا: خادم  بن عبداللّه نامیده مى شد - گفت : این کیست که آنقدر در نزد امیرالمؤمنین یعنى منصور ارجمند است که وى بر دست او تکیه زده است ؟گفته شد: او، جعفر بن محمّد صادق - صلّى اللّه علیه - است ؟
وى گفت : به خدا سوگند، نمى دانستم اگر مى دانستم ، بى گمان آرزو مى کردم که گونه ابى جعفر منصور، برزیر نعلین و پاى افزار جعفر مى بود. سپس در جلو منصور ایستاد و گفت : اى امیرالمؤمنین ! آیا اجازه هست سؤ الى بکنم ؟ منصور گفت : از ایشان یعنى امام صادق ع  بپرس . وى گفت : من مى خواهم از تو بپرسم . منصور گفت : از او بپرس .پس رزام رو به امام جعفر بن محمّدع  کرد و گفت : مرا از نماز و حدود و احکام آن خبر ده . حضرت صادق ع  فرمود: نماز چهار هزار حدّو حُکم دارد که تو نسبت به همه آنها مورد بازخواست قرار نمى گیرى . گفت : تنها حدود و احکامى را که ترک کردن آن جایز نیست و نماز جز به آن کامل نمى گردد، بفرما.امام صادق ع  فرمود: نماز کسى تامّ و کامل است که طهارت کامل داشته ، و کامل و بالغ بوده ، و ساتر داشته باشد، و راست بایستد، و نسبت به خدا شناخت و معرفت داشته و در پیشگاه او بایستد، و آرام گرفته و اظهار خشوع و تواضع نموده و استوار باشد، آنگاه میان حالت نومیدى و آزمندى ، و شکیبایى و بى تابى بایستد، به گونه اى که گویى نوید پروردگار تنها متوجّهِ او، و وعده عذاب تنها براى اوست ، و تمام اموال و دارایى خویش یا: آرمانهاى خویش  را در راه خدا بذل نموده و تمام اهداف یا: وجود و تعلّقات خود را خیال انگاشته ، و نَفْس خود و هرچیز ارجمند در نزد خویش را در راه خشنودى خداوند بذل نموده ، و بدون اینکه انتظار چیزى را بکشد، پیش به سوى او وسطِ راه و راه راست را طى نماید، و وابستگى هاى اهتمام ورزیدن را با چشمِ توجّه به خداوندى که قصد سیر به سوى او را نموده و مى خواهد به درگاه او وارد شده ، قطع نماید، و از او اجازه ورود بگیرد.پس هرگاه کسى اینچنین عمل کند،نمازش همان نمازى خواهد بود که به خواندن آن امر، و از آن خبر داده شده است که :
براستى نماز انسان را از کردار و گفتار زشت و ناپسند باز مى دارد. آنگاه منصور رو به امام صادق ع  کرده و عرض کرد: اى اباعبداللّه ، ما پیوسته از دریاى علم  تو استفاده نموده ، و به سوى تو نزدیکى مى جوییم ، ما را از کورى باطنى بینا گردانیده ، و به نور هدایت خویش ، شب تاریک و امور پیچیده را روشن مى نمایى ، و لذا ما همواره در انوار پاکیزه و دریاى لبریز دانش تو شناور هستیم .

ارتباط آیه «کهیعص» با واقعه کربلا براساس روایتی از امام زمان (عج

سعد بن عبدالله قمی نقل می‌کند که در خدمت امام عسکری (ع) بودم و فردی از تأویل آیه کهیعص سئوال کرد. امام عسکری (ع) فرمود که از فرزندم «مهدی» پاسخ را دریافت کنید. آن‌گاه امام زمان (عج) فرمودند: «هذه الحروف من أنباء الغیب،..  بسیاری از مفسّران قرآن کریم معتقدند که آیه «کهیعص» که از حروف رمزی و مقطّعه در قرآن است به ماجرای کربلا و شهادت امام حسین (ع) اشاره کرد. دلیل این مفسران بر ارتباط آیه «کهیعص» با ماجرای کربلا، روایتی از «سعد بن عبدالله قمی» است که در کتب روایی از جمله «کمال‌الدین وتمام النعمة» شیخ صدوق (متولد نیمه اول قرن چهارم هجری) و «احتجاج»‌ مرحوم طبرسی (متولد نیمه اول قرن ششم هجری) آمده است. از کتاب‌های متأخر نیز می‌توان به «تفسیر البرهان» سیدهاشم بحرانى و «بحار الانوار» علامه مجلسی اشاره کرد که این روایت در آن‌ها ذکر شده است. بر پایه این گزارش،‌ سعد بن عبدالله قمی نقل می‌کند که در خدمت امام عسکری (ع) بودم و فردی از تأویل آیه کهیعص سئوال کرد. امام عسکری (ع) فرمود که از فرزندم «مهدی» پاسخ را دریافت کنید. آن‌گاه امام زمان (عج) فرمودند: «هذه الحروف من أنباء الغیب، أطلع الله علیها عبده زکریا علیه‌السلام، ثم قصّها على محمد صلى‌الله علیه وآله، وذلک أن زکریا سأل ربّه أن یعلّمه أسماء الخمسة، فأهبط علیه جبرئیل فعلّمه إیاها، فکان زکریا إذا ذکر محمداً وعلیاً وفاطمة والحسن سُرِّی عنه همّه، وانجلى کربّه، وإذا ذکر الحسین خنقته العبرة ووقعت علیه البهرة! فقال ذات یوم: یا إلهی! ما بالی إذا ذکرت أربعا منهم تسلیّت بأسمائهم من همومی، وإذا ذکرت الحسین تدمع عینی وتثور زفرتی؟! فأنبأه الله تعالى عن قصته، وقال: (کهیعص) فالکاف اسم کربلاء، والهاء هلاک العترة، والیاء یزید وهو ظالم الحسین علیه‌السلام، والعین عطشه، والصاد صبره.»  ماجرا از این قرار است که حضرت زکریا از پروردگارش درخواست کرد که «اسماء خمسه طیبه‏» را به وی بیاموزد. خداوند متعال، جبرئیل امین را بر او فرو فرستاد و آن اسماء را به او تعلیم داد.  حضرت زکریا هنگامی که نام‏های محمد (ص)، علی (ع)، فاطمه (س) و حسن (ع) را یاد می‏کرد، اندوه و ناراحتی‌اش بر طرف می‏شد و گرفتاریش از بین می‏رفت. امام هنگامی که از حسین (ع) یاد می‏کرد، بغض گلویش را می‏فشرد و مبهوت می‏شد. به همین دلیل روزی از خداوند سبب این اندوه و ناراحتی را جویا شد و گفت: بارالها! چرا وقتی آن چهار نفر را یاد می‏کنم، آرامش می‏یابم و اندوهم بر طرف می‏شود، اما وقتی حسین را یاد می‏کنم، اشکم جاری و ناله‏ام بلند می‏شود؟ خدای تعالی او را از داستان شهادت امام حسین (ع) آگاه کرد و فرمود: «کهیعص‏»! «ک» نام کربلا و «ه» اشاره به کشته‌شدن عترت طاهره دارد. «ی» اشاره به نام یزید دارد که بر حسین (ع) ظلم کرد و «ع» اشاره به عطش و تشنگی آن امام و «ص» نیز نشان صبر و مقاومت ایشان است.