دنیاى سراسر بازى و سرگرمى و تفاخر و تکاثر: بى ثبات و فانى

اعلموا انما الحیوه الدنیا لعب و لهو و زینه و تفاخر بینکم و تکاثر فى الاموال و الاولاد کمثل غیث اعجب الکفار نباته ثم یهیج فتریه مصفرا ثم یکون حطاما و فى الاخره عذاب شدید و مغفره من الله و رضوان و ما الحیوه الدنیا الا متاع الغرور حدید: آیه 20بدانید که زندگى این جهان بازیچه است و بیهودگى و آرایش و فخر فروشى و افزون جویى در اموال و اولاد. همانند بارانى به وقت است که روییدنیهایش کشاورزان را به شگفت افکند. سپس پژمرده مى شود و بینى که زرد گشته است و خاشاک شده است ، و در آخرت نصیب گروهى عذاب سخت است و نصیب گروهى آمرزش خدا و خشنودى او، و زندگى دنیا جز متاعى فریبنده نیست . لعب  کارهاى پشت سر همى است که با نظامى معین انجام مى شود، ولى در عین حال بیهوده و بى فایده است ، همانند بازى بچه ها. لهو یعنى هر چیز و هر کار بیهوده اى که انسان را از کار مهم و مفیدش باز بدارد و به خود مشغول کند. تفاخر از ماده فخر به معنى بالیدن به مال و جاه است و تفاخر با یکدیگر چنین کردن است .تکاثر از ماده کثر و کثره  به معناى زیادت است و تکاثر معارضه و رقابت در کثرت مال و عزت است .در این آیه کریمه ، خداوند غفلت و سرگرمى و تجمل و تفاخر و تکاثر را شیوه هاى تعامل انسان با دنیا خوانده است : کودکى انسان به بازى و بى خبرى سپرى مى شود، در مرحله نوجوانى ، سرگرمى جاى بازى را مى گیرد، جوانى نقطه اوج تجمل پرستى و زیبایى خواهى است ، پس از آن مرحله شور کسب مقام و فخر است ، و سرانجام انسان به فکر افزایش مال و نفر و جمع ثروت مى افتد. البته برخى انسانها دچار توقف و رکود شخصیت در یک مرحله مى شوند، اما به طور طبیعى انسان این دورانهاى پنج گانه را طى مى کند. آنگاه با یک تمثیل تولد و رشد گیاهان و نابودى آنها حقیقت پیچیده حیات انسانى و ماجراى تایخ عمر او را، که گاه تا صد سال طول مى کشد و درک آن براى غالب افراد ممکن نیست ، قابل مطالعه و فهم کرده است ، و با تجسم و تصویرپردازى از حادثه اى طبیعى ، که در معرض دید همه افراد است ، فنا پذیرى و کوتاهى و تغییر و تحول و نیز فرصتها و تهدیدهاى دنیا را بیان کرده است . آیات 45 سوره کهف و 24 یونس و 21 زمر نیز بیان مشابهى دارند.مثل دنیا در حدیثى از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم
رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم به ضحاک بن سفیان فرمودند: اى ضحاک خوراکت چیست ؟ عرض کرد: گوشت و شیر. فرمودند: وقتى خوردى به چه چیز تبدیل مى شوند؟ عرض کرد به چیزى که خود مى دانید فرمودند: خداوند آنچه را از انسان دفع مى شود مثلى براى دنیا قرار داده است.

تولد مولود کعبه امام علی بن ابیطالب (ع ) بر تمامی پیروانش مبارک

کس را چه زور و زهره که وصف على کند

جبار در مناقب او گفته هل اتى

زورآزماى قلعه خیبر که بند او

در یکدیگر شکست به بازوى لافتى

مردى که در مصاف زره پیش بسته بود

تا پیش دشمنان نکند پشت بر غزا

شیر خدا و صفدر میدان و بحر جود

جان بخش در نماز و جهان سوز در دعا

دیباچه مروت و دیوان معرفت

لشکرکش فتوت و سردار اتقیا

فردا که هر کسى به شفیعى زنند دست

ماییم و دست و دامن معصوم مرتضى

انس با قیامت نشانه اولیاء الله

این کلام امام على علیه السلام است :ان اولیاء الله هم الذین نظروا الى باطن الدنیا اذا نظر الناس الى ظاهرها... دوستان خدا آنان اند که به حقیقت دنیا نگریستند، آنگاه که مردم به ظاهر آن چشم دوختند و سرگرم آینده دنیا شدند، آن گاه که مردم به امور زودگذر دنیا پرداختند. پس هواهاى نفسانى را، که آنان را از پاى در مى آورد، کشتند و آنچه آنان را به زودى مى کرد ترک گفتند و بهره مندى دنیا پرستان را از دنیا خوار شمردند و دست یابى آنان را به دنیا زودگذر دانستند، با آنچه مردم آشتى کردند دشمنى ورزیدند و با آنچه دنیا پرستان دشمنى داشتند، دوست شدند. روزى رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم نماز صبح را با مردم بر پاى داشت . ناگاه چشمش به جوانى به نام زید بن حارثه افتاد که سر به پایین و خواب آلود و با رنگى زرد و تنى لاغر و چشمانى گود افتاده بود. رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به او فرمودند: حالت چگونه است ؟ عرض کرد: یا رسول الله ، من به یقین دست یافته ام . رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم که از سخن او خوششان آمده بود، فرمودند، هر یقینى حقیقتى دارد. حقیقت یقین تو چیست ؟ عرض کرد: اى رسول خدا این یقین مرا اندوهگین کرده و با بیدارى شب و تشنگى روزهاى گرم همراهم کرده است . از دنیا و آنچه در اوست بى رغبت گشته ام . گویا عرش پروردگارم را مى بینم که براى رسیدگى به حساب خلق برپا شده است و مردم براى حساب گرد آمده اند و من در بین آنهایم . گویا اهل بهشت را مى نگرم که در نعمت مى خرامند و بر کرسیها تکیه زده اند و یکدیگر را معرفى مى کنند، و گویا اهل دوزخ را مى بینم که در آنجا معذب اند و به فریادرسى ناله مى کنند، گویا اکنون آهنگ زبانه کشیدن آتش دوزخ در گوشم طنین انداز است . رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به اصحاب خود فرمودند: این جوان بنده اى است که خدا دلش را به نور ایمان روشن ساخته است : آنگاه به او فرمودند: بر آن حال که دارى ثابت باش  آرى ، سیراب شدن از چشمه زلال و آیات انس آور قرآن راهى است براى دست یازیدن به این مقام والا.